شیرازیکا

جایگاه درخت در فرهنگ مردم شیراز

در سرزمین به نسبت خشک و کم آب ایران، در درازنای تاریخ، درخت در جامعه و فرهنگ ایرانی جایگاه خاصی داشته است. در مناطق جنوبی ایران که میزان بارش نزولات جوی کمتر است این جایگاه اهمیت بیشتری دارد. در شهرهای مختلف ایران برخی از درختان در بین مردم از منزلتی خاص برخوردارند. سایه گستر بودن یا زیبایی خاص درخت و یا ثمردهی آن دلیل این موقعیت اجتماعی است.

در بین مردم و فرهنگ عامه نیز درخت اهمیت خاصی دارد تا آنجا که درختان و نباتاتی که در خانه ها هستند به نوعی عضوی از خانواده بشمار می روند. در شیراز وجود برخی درختان از جمله نارنج و انار در خانه ها جزیی از فرهنگ مردم است. در شیراز درختان را می توان از دو منظر مورد توجه قرار داد. نخست درختانی که در خانه کاشته می شوند و مردم شیراز ارتباط بسیار نزدیکی با آنها دارند و دوم درختانی که در باغ ها، معابر و دیگر مکانها کاشته می شود. نکته مهم در مورد شهر شیراز در این مقاله آن است که منظور از این شهر، شیراز مربوط به دو نسل گذشته و بیشتر بافت قدیمی است. شهر شیراز پس از تحولات شهری و تغییر کالبد فیزیکی تغییر زیادی کرده است. پس از تغییرات شهری و ساخت خانه در محلات جدید از زمان پهلوی اول، شیراز در سه سوی شرق و غرب و جنوب گسترش زیادی یافت که به دلیل موقعیت جغرافیایی گسترش از سوی غرب بیشتر از دیگر جهت ها بود. در جهت غربی شیراز که در گذشته نه چندان دور به باغ های ییلاقی مسجد بردی یا قصردشت منتهی می شده است هوا نسبت به بافت قدیم شهر شیراز سردتر بوده است در نتیجه باید گفت پرورش برخی از درختان از جمله نارنج در این نواحی مشکل بوده است و به همین دلیل در باغ های قصردشت درخت نارنج دیده نمی شود زیرا که درخت نارنج سرمای زمستانی این ناحیه را تحمل نمی کند. در طی یک دهه اخیر با تغییر آب و هوا حتی در خیابان معالی آباد شیراز که در ناحیه غربی واقع است درخت نارنج کاشته اند که به ثمر رسیده است. نکته دوم تغییر شیوه زندگی مردم در نوع زیست است. با رشد و گسترش شیوه آپارتمان نشینی بجای خانه نشینی، در مجتمع های آپارتمانی نیز کاشت و پرورش درختان جدید و غیر معمول در گذشته رایج شده است از جمله انواع کاج و سروهای زینتی که در سابق رواج نداشت. در این مقاله از جایگاه درختان در بین مردم شیراز یاد می شود و منظور ما کاشت و پرورش درختان در گذشته و بیشتر مربوط به بافت قدیم شیراز و دو نسل پیش است. 

درختان خانه 

درخت نارنج :  

مهمترین و بیشترین درخت کاشته شده در خانه های اهالی شیراز درخت نارنج است. در شیراز قدیم در هر خانه ای نسبت به مساحت حیاط و باغچه حتماً حداقل یک درخت نارنج وجود داشت.(در بین اهالی شیراز این مثل رایج بود که ” چیشِ خونه حوض است و نارنج “. چیش به معنای چشم در گویش شیرازی است. این گفته به مفهوم اهمیت درخت نارنج و حوض در حیاط خانه های شیراز است.) این درخت را به چند دلیل در خانه ها می کاشتند. نخست اینکه درخت نارنج با اعتدال هوای شیراز و طبیعت معتدل آن به خوبی سازگار است و در طول سال همیشه سر سبز است این ویژگی به زیبایی این درخت در خانه های قدیمی کمک زیادی می کرده است. نکته دوم باروری این درخت است. از ابتدای بهار شکوفه دادن این درخت آغاز می شود. در اردیبهشت ماه شکوفه ها بازشده بوی عطر بهار نارنج تمام فضای خانه ها و محلات قدیمی شیراز را پر می کرده است. در شیراز به شکوفه درخت نارنج بهار نارنج می گویند. این عطر بسیار مطبوع و دلنواز است. شیرازی ها بخوبی می دانند که همه شکوفه ها به بار نمی نشیند و باید گلبرگ های بهار نارنج را چید. در موقع برداشت این بهار، شیرازی ها در زیر درخت پارچه تمیزی پهن می کردند تا بهار در آن بریزد و تا آنجا که دستشان می رسید بهارها را می چیدند. از این بهارها چند استفاده می شد. ابتدا بهارهای نارنج را تمیز کرده در اتاق بر روی سفره یا پارچه تمیزی پهن می کردند. پس از چند روز که بهار نارنج خشک می شد آن را در کیسه های  پارچهای یا شیشه نگهداری می کردند. شیرازی ها در طول سال از این بهار برای عطر دادن به نوشیدنی ها گرم مانند چای یا دمنوش ها استفاده می کنند.

دومین استفاده از بهار نارنج تهیه مربا است. تهیه مربا از بهار نارنج کاری دشوار و وقت گیر است. بهارها باید چندین بار شسته شده تا شیرین شود و به قول معروف تلخی آن گرفته شود و سپس مراحل بعد در تهیه مربا انجام شود. مربای بهار نارنج بسیار گرم و مقوی است.  

سومین استفاده از بهار نارنج تهیه عرق بهار است. این عرق بسیار گرم و مطبوع است و هنوز هم شیرازی ها از این عرق استفاده می کنند. در طب سنتی برای تهیه شربت بسیار با ارزش و مفید جلاب از ترکیب گلاب و عرق بهار نارنج و شکر یا شیره شکر استفاده می کنند. این شربت برای افراد سرد مزاج بسیار مفید است.  

در خرداد ماه باقی مانده شکوفه ها به میوه تبدیل می شود که به دلیل کوچک بودن آنها در شیراز به آن نارنجک می گویند. از اوایل پاییز میوه نارنج آماده استفاده می شود. شیرازی ها برای چاشنی بسیاری از غذاها از جمله یخنی، سبزی پلو با ماهی و انواع پلوها از آب نارنج استفاده می کنند. شیوه دیگر استفاده از میوهنارنج تهیه شربت نارنج است. در برخی از خانه ها که تعداد درختان نارنج زیاد است و می دانیم که این درختثمر زیادی می دهد، از میوه نارنج شربت تهیه می کنند. برای این منظور پس از افزودن مقدار لازم شکر به آب نارنج، آن را با شعله ملایم می جوشاندند تا به اصطلاح قوام آید و جا بیفتد. شیرازی ها در طول سال به ویژه در تابستان از این شربت استفاده می کنند. در طب عامیانه و سنتی شیراز این شربت خنک و صفرا بُر است و ارزش زیادی دارد. 

در صورتی که تعداد درختان یک خانه کم باشد تنها از میوه نارنج برای چاشنی استفاده می شود. در شیراز قدیم که در یک خانه چند خانواده زندگی می کردند معمولاً در موعد خاص همه اهل خانه جمع شده، میوه ها را می چیدند و بین خود تقسیم می کردند و هر خانواده سهم خود را در جایی خنک نگهداری می کرد که تا آخر سال از آن استفاده کند. برخی مواقع با توافق خانواده ها نارنج ها چیده نمی شود و همچنان سر درخت باقی می ماند و هر گاه خانواده ای به نارنج نیاز داشت سهمیه روزانه خود را از درخت می چیند. در این صورت اهالی خانواده همیشه از میوه تازه استفاده می کنند. این شیوه در بین شیرازی های قدیم و نسل پیشین رواج بیشتری داشته است. در هر صورت برای چیدن نارنج دو باور مهم مورد توجه بوده است. نخست باور به ناخجستگی و شومی چیدن نارنج در شب که بزرگان خانه مخصوصاً بچه ها را از چیدن نارنج منع می کردند. دلیل اصلی این کار حضور قمری ها و گنجشک ها در درخت نارنج است. در خانه های شیراز در درختان نارنج پرندگان کوچک لانه کرده برای شب به این درختان پناه می آورند. داشتن خار در این درخت بهترین حفاظ برای این پرندگان کوچک در برابر حمله پرندگان شکاری است. شیرازی ها این پرندگان را عضوی از اهالی خانه دانسته بی حرمتی یا آزار آنها را بد یمن می دانستند و به همین دلیل از چیدن نارنج در شب خودداری می کردند.

باور دوم این که اگر همه ی میوه های نارنج را بچینند درخت قهر می کند و سال دیگر میوه نمی دهد بنابراین  چه در صورت چیدن نارنج ها به صورت یک جا و چه به مرور زمان همه نارنج ها چیده نمی شوند و حتماً تعدادی نارنج در درخت مخصوصاً در شاخه های بالایی سر درخت می مانند. البته در شیراز  می دانستند که اگر میوه زیادی بر درخت باشد درخت آسیب می بیند و به همین دلیل نچیدن همه میوه ها یا تعداد زیادی از میوه ها را نیز بد می دانستند.

استفاده دیگر از میوه نارنج، پوست آن است. سوزاندن پوست میوه نارنج هم بوی خوشی ایجاد می کند و هم به نوعی ضدعفونی کننده خوبی در برابر بیماری های چون سرما خوردگی است.

استفاده دیگر از آب نارنج برای نوشیدن آب گرم نارنج است. معمولاً در شیراز قدیم و هنوز در نزد برخی ازشیرازی ها نوشیدن آب گرم نارنج در صبح پیش از صبحانه یا عصر رواج دارد و نوشیدن آن را در صبح بسیارمفید می دانند و چنین نیز است.

چیدن میوه نارنج نیز آداب خاصی دارد. شیرازی ها در چیدن میوه به گونه ای رفتار می کنند که درخت کمترین صدمه را ببیند. معمولاً میوه هایی که در شاخه های پایین است و دست افراد به آن می رسد با احتیاط چیده می شود اما بیشتر میوه ها در شاخه های بالایی است و به همین منظور در خانه های شیرازی چوب بلندی که سر آن چنگک دو شاخه ای قرار دارد، نگهداری می شود و در موقع چیدن نارنج از این چنگک فلزی استفاده می شود. به این وسیله نارنج چین می گویند. معمولاً کودکان اجازه استفاده از این چنگک را ندارند تا زمانی که به خوبی استفاده کردن از آن را یاد بگیرند. این به دلیل احترامی است که اعضای خانه برای درخت نارنچ قائلند و نمی خواهند افراد با بی احتیاطی میوه نارنج را چیده موجب شکستن شاخه و آزار درخت شوند.

با این ارتباط زیاد و استفاده زیاد از نارنج باید گفت که درخت نارنج برای شیرازی ها به منزله عضوی از خانواده می باشد و به همین دلیل مراسم خاصی برای آن وجود دارد که معروف ترین آن مراسم عروسی نارنج است.

درخت نارنج و آیین عروسی :

معمولاً درخت نارنج یکسال ثمر زیادی دارد و یکسال ثمر کم و گاه یکسال میوه ها کوچک می شود و سال بعد بزرگتر اما قانون خاصی وجود ندارد و گاه درخت اصلاً ثمر نمی دهد در حالی که بیماری خاصی هم ندارد. در این گونه موارد که ثمر نمی دهد و یا یکی دو سال نارنج ها کوچک می شود برای درخت نارنج در خانه مراسم عروسی می گیرند. این مراسم در دهه دوم اسفندماه برگزار می شود اما زمان خاصی ندارد. هوای شیراز در اسفندماه بسیار مطبوع است و نوید بهار را می دهد و اگر هم درخت ثمری داده است میوه ها چیده شده اند. این مراسم را باید از نوع شادی های جنسیتی مخصوص زنان دانست. زن های محل در خانه ای که قرار است مراسم در آنجا برگزار شود جمع می شوند. از قبل همه چیز آماده شده است. زنها در حیاط در اطراف درخت جمع می شوند و زن خانه به همه اعلام می کند که همسایه ها این درخت ثمر نمی دهد و من قصد دارم آن را با اره ببرم و اره ای که از قبل آماده شده را در دست می گیرد و به درخت نزدیک می شود و چنین وانمود می کند که گویی واقعاً قصد بریدن درخت را دارد. در این موقع یکی از زنهای محل که معمولاً بزرگتر است خود را به درخت نزدیک کرده و می گوید خانم من ضامن می شوم که درخت سال جدید بار خوبی بدهد و درخت را نبرید و زن قبول می کند. همان زن بزرگتر محل به درخت نزدیک می شود و انگار که با او حرف می زند و سپس رو به زن صاحبخانه کردهمی گوید اما درخت یک خواهشی دارد و آن اینست که برایش عروسی بگیرید و زن شرط درخت رامی پذیرد و به این صورت مراسم اصلی آغاز می شود. چنانکه گفته شد از قبل همه چیز آماده شده است زنها و دخترها بسرعت وسایل لازم را به حیاط می آورند. این وسایل مربوط به مراسم عقد و عروسی است. توری را به شاخه بلندی از درخت تا ایوان آویزان می کنند و دو نفر از زنها برای ساییدن قند به بالای ایوان می روند و بر روی تور و درخت قند می سابند. زنان به دایره و کلِ زدن و شادی پرداخته چند نفر به دایره زدن مشغول می شوند. همه برای چند ساعتی به شادی مشغول هستند. صاحبخانه با نقل و نبات و شیرینی از مهمانان پذیرایی می کند انگار که یک مراسم واقعی است. (ندیم ، 1398: 5-132) 

به گفته شاهدان سال بعد درخت بار خوبی می دهد. تحلیل این دلیل در این مقال نمی گنجد. تنها بگویم اگر درخت را موجودی زنده می دانیم که احساس دارد و متوجه رفتار دیگران می شود این تحلیل چندان دشوار نیست. این باور بنده است. اما در مورد تحلیل مراسم عروسی نارنج باید گفت که این مراسم در راستای همبستگی قومی و ملی است و مانند بسیاری از مراسم در شهرهای مختلف ایران با هدف ایجاد شادی و سرور در بین مردم در محلات و کارکرد اجتماعی همبستگی محله ای انجام می شده است. 

– برگ درخت نارنج :

برای شیرازی ها همه اجزای درخت نارنج محترم و قابل استفاده است. برگ درخت نارنج نیز در شیراز کارکرد خاصی دارد. زمانی که اهل خانه قصد دارند بار خاطری مانند بهار نارنج یا میوه را به همسایه و آشنا بدهند با برگ درخت نارنج ظرف هدیه را تزیین می کنند. استفاده دیگر از برگ درخت نارنج برای تزیین ظرف دیگر خوراکی ها است. به عنوان نمونه غذایی نذری همچون آش یا شله زرد پخته اند این غذا را در کاسه گذاشته بشقاب زیر کاسه با برگ درخت تزیین می شود.

استفاده دیگر از برگ درخت نارنج زمانیست که یکی از اهالی خانه قصد سفر دارد. در این موقع در کاسه چینی آب گذاشته در آن دو سه برگ نارنج گذاشته با خداحافظی فرد خانواده کاسه آب را پشت سر او می ریزند.

چوب درخت نارنج نیز چوب با ارزشی است. معمولاً درخت نارنج را به راحتی نمی برند اما گاه درخت خیلی بزرگ شده است و یا خانه به دلایلی خراب می شود و یا تغییر کاربری می دهد و در این صورت مجبورند درخت نارنج را ببرند. در این موقع از چوب آن استفاده می شود. بهترین استفاده از چوب درخت نارنج برای ساخت آثار هنری چوبی با ارزش در معرق کاری و منبت است. رنگ زرد خاص چوب درخت نارنج در کنارچوب فوفل در معرق و منبت به اثر هنری جلوه خاصی می دهد. غیر از این در ساخت زغال نیز از این چوباستفاده می شود که زغال بسیار مرغوبی است و استفاده خاصی دارد.   

درخت نارنج را غیر از عضو خانواده بودن و ایجاد همبستگی قومی و محلی باید درختی دانست که در تلطیف روحیه افراد خانواده و خویشان و محله نقش دارد. شیرازی های اهل دل و با ذوق به خوبی از این درخت بعنوان شاعرانه ای در زندگی استفاده می کنند. در اینجا به چند نمونه شاعرانه ها اشاره می شود.

– استفاده از نارنج به عنوان هدیه :

شیرازی ها رفتن خانه دوستان و خویشان با دست خالی را بد می دانند و حتماً با خود تحفه ای می برند.از جمله هدیه هایی که با خود به خانه دوست می برند بهره های درخت نارنج است. نخست از بهار نارنج شروع کنیم که برای شیرازی ها قرب و منزلت خاصی دارد. شیرازی ها بهار نارنج تر و تازه را در بشقاب گل مرغی کرده برای دوست هدیه می برند. غیر از بهار نارنج از میوه نارنج نیز به عنوان هدیه استفاده می شود. تعدادی نارنج را در ظرفی گذاشته برای دوست و آشنا و یا همسایه ایی که درخت نارنجش کمتر ثمر داده است یا تعداد درخت نارنج در آن خانه کم است هدیه می دهند.

در بین شیرازی ها اصطلاح بسیار زیبایی رایج است که در هیچ شهر و روستایی از ایران مشاهده نشده است و یا لااقل بنده سراغ ندارم و آن اصطلاح ” بارخاطری ” است. به گمان بنده اهالی شیراز این اصطلاح را از استاد سخن سعدی علیه الرحمه وام گرفته اند آنجا که می گوید ” در نفس خود این قدر سرعت و قوت می شناسم که در خدمت درویشان یار شاطر باشم نه بار خاطر ” (سعدی ،87:1373) در شیراز وقتی کسی هدایایی خاص مانند همین بهار و نارنج و یا سوغاتی برای دوستانش می آورد می گوید این بارخاطری بود برای شما آوردم یعنی باری بود بر خاطر و ذهن من که باید این هدیه را برای شما می آوردم و در واقع در موقع دیدن این خوراکی یا کالا به یاد شما بودم و شما در خاطرم بودید.

خوشبختانه هنوز این اصطلاح در شیراز کاربرد دارد.

استفاده دیگر از برگ درخت نارنج که خود به کرات شاهد آن بودم استفاده از آن بجای مهر نماز است. گاه در خانه مهر گم می شود و یا کودکان آن را بر می دارند. خواندن نماز در عصر تابستان در حیاط با صفا با استفاده از برگی از درخت نارنج حال و هوای خاصی دارد.

درخت نارنج و قصه ها :   

به دلیل جایگاه درخت نارنج رد پای این درخت در قصه های ایرانی و بخصوص شیرازی به خوبی نمایان است. در این مورد قصه زیبایی وجود دارد. همیشه سبز بودن این درخت عامل اصلی ایجاد این قصه است. بنا به این قصه زمانی که اسکندر (توجه داشته باشید که در تاریخ ایران و ادبیات فارسی با دو شخصیت اسکندر سر و کار داریم. نخست اسکندر مقدونی که شخصیتی تاریخی است. به ایران حمله کرد و حاکمیت هخامنشیان را سرنگون کرد. این شخصیت اگرچه به لحاظ نظامی بسیار برجسته و مشهور است اما به لحاظ رفتار و کردار چهره خوبی ندارد. در متون دینی از وی به عنوان گجستک یا ملعون یاد می شود. پس از ورود اسکندر به شرق و ایران بزرگ، در مصر او را به خدایان منسوب کردند و از او شخصیتی مقدس ساختند. مورخ عهد وی نیز در ساخت این دروغ نقش زیادی داشت. بعداً در دوره ساسانی که متون یونانی و رومی به فارسی ترجمه شد این اسکندر مقدس وارد ادبیات ایرانی شد. پس از اسلام و در دوره نهضت ترجمه در زمان مامون اسکندر فردی شد که با خضر به دنبال آب حیات گشته است و از این ماجرا اسکندر نامه ساخته شد و او را به دروغ و تحریف و اشتباه شخصیتی مقدس و بزرگ جلوه دادند. در قصه های ایرانی تا آنجا که بنده مطالعه داشته ام این شخصیت یعنی اسکندر مقدس وارد قصه های ایرانی شده است نه اسکندر واقعی.)به دنبال آب حیات بود و این آب را بدست اورد آن را در مشکی کرده بر درخت نارنجی آویزان کرد. اسکندر به خواب رفت و کلاغی برای استفاده از آب، مشک را سوراخ کرد و قطرات آب بر خاک درخت نارنج ریخت و به همین دلیل هم کلاغ و هم درخت نارنج عمر زیادی دارند. در واقع درخت نارنج در قصه های ایرانی و شیرازی جز بی مرگان هستند. همین ویژگی در مورد درخت سرو نیز گفته شده است. (اشاره دوست عزیز و دانشمندم جناب آقای دکتر عبدالرحیم ثابت..)

درخت نارنج و ترانه ها :

درخت نارنج در ترانه های محلی فارس و شیراز نیز نمود و جلوه خاصی دارد. در اینجا به چند نمونه اشاره می شود :

دو تا سیب و دو تا نارت فرستم   

دو تا نارنج خوشبویت فرستم           

اگر دونم که قولت پا به جایه                                 

سر و جونم به قربونت فرستم

و یا 

تو در بالای بون من در زمینم                                   

تو نارنج طلا من در کمینم

تو نارنج طلای دست افشار                                       

به دستم کی رسی ای نازنینم

 ( فقیری ،1389 :9-227 )

  

نار: به معنای انار

بون : پشت بام در گویش شیرازی

نارنج طلا : اصطلاح بسیار رایج در شیراز قدیم. بارها شنیدم که والدین مخصوصاً پدرها به دخترهای مو بور خود لقب نارنج طلا می دادند. گاه به معنای دختری که ناز دارد و ناز می کند نیز گفته می شود و گاه به عنوان تمسخر به دختران لوس گفته می شود نارنج طلا. معنا و مفهوم این اصطلاح به لحن و شیوه گفتن بستگی دارد. در این ترانه اشاره به ناز دار بودن دختر دارد.

  • درخت انار :  

درخت انار از دیگر درخت های ثمری مورد علاقه شیرازی ها است. اقلیم استان فارس در نواحی مختلف برای کاشت و پرورش درخت انار بسیار مستعد است. در شیراز در باغ های اطراف شهر و به ویژه باغ های قصردشت پرورش انار بسیار رایج است. در شیراز قدیم معمولاً در هر خانه ای یک یا دو درخت انار در حیاط خانه کاشته می شد.

دلیل علاقه شیرازی ها به درخت انار درخت استفاده از میوه با ارزش آن است. از انار در انواع خوراکی ها استفاده می شود. در شیراز و اطراف آن انواع میوه انار پرورش می یابد که غیر از نوع درخت و میوه به لحاظ مزه به سه نوع ترش، ملس یا میخوش و شیرین تقسیم می شود. شیوه استفاده از انار در شیراز چنین بوده است.

  • استفاده از دانه انار : این شیوه متداول ترین راه استفاده از انار است. برای شیرازی ها دانه کردن انار و خوردن آن در آفتاب نه چندان گرم پاییز در ظهر جمعه لطف خاصی دارد. در فرهنگ عامه شیراز اگر فردی انار را دانه کرده و بخورد و دانه ای از انار بر زمین نیفتد به بهشت می رود. این گفته هم بیانگر اهمیت میوه انار است و هم برای کودکان در خوردن انار کارکرد دارد تا آنها در خوردن انار احتیاط بیشتری کنند.
  • شیوه دیگر استفاده از انار در تهیه خوراکی ها است. از بهترین خوراکی ها آش انار است که بسیار لذیذ است و به دلیل خنک بودن انار در طب سنتی این آش جنبه داروئی دارد و افراد سرد مزاج باید در مصرف آن احتیاط کنند.  
  • از رایج ترین موارد استفاده از انار تهیه رب انار است. از آنجا که برای تهیه رب انار به مقدار زیادی انار نیاز است و میوه های انار در یک یا دو درخت در خانه کفایت نمی کند اهالی شیراز رب انار را  خریداری می کنند اما گاه خود انار را خریده در خانه دانه کرده سپس آب انار را گرفته و با جوشاندن آن رب تهیه می کنند که کاری پر زحمت است اما به دلیل ارزش رب انار شیرازی ها این سختی را به جان می خرند. در برخی از شهرستان های استان فارس همچون ارسنجان انار را دانه نمی کنند بلکه آن را با پوست در دیگ می اندازند و رب تهیه می کنند که در نتیجه مزه آن با رب دانه تفاوت دارد اما به دلیل خاصیت طبی پوست انار این رب ارزش دارویی بیشتری دارد. در شیراز از رب انار در پخت انواع غذاها استفاده می شود. در تهیه خورش فسنجان و قنبر پلو رب انار از مواد اصلی این خوراکی است اما در تهیه دمپخت ها شیرازی ها بر روی دمپخت رب می ریزند که البته این کار اختیاری است.

در مجموع باید گفت که در بین  شیرازیها در چند نسل پیش درخت انار به عنوان عضوی از خانوادهشناخته می شده است اگرچه جایگاه درخت نارنج را ندارد.    

  • درخت خرمالو

سومین درخت ثمری که در خانه های اهالی شیراز پرورش می یافت درخت خرمالو بود. درخت خرمالو در اصل در باغ های قصردشت شیراز پرورش می یافت و هنوز هم میوه خرمالو باغ های قصردشت از مزه خاصی برخوردار است که در کمتر جایی از ایران نظیر آن وجود دارد. در بین شیرازی ها در بافت قدیم و دو نسل پیش درخت خرمالو جایگاه چندانی نداشت. بیشتر حیاط خانه ها کوچک بود و وجود چند درخت نارنج و یکی دو انار باغچه را پر می کرد و برای کاشت درخت خرمالو جایی وجود نداشت و از آنجا که درخت نارنج برای شیرازیها در اولویت بود کمتر به کاشت درخت خرمالو روی می آوردند. نکته مهم آن که در شیراز به دلیل وجود تعداد زیاد باغ در نزدیکی شهر از اواخر دوره قاجار ساخت کوشک رواج زیادی یافت. البته تاریخ ساخت کوشک به گذشته دورتری باز می گردد. این کوشک ها معمولاً محل زندگی باغبانان و خانواده های آنها بود. از اوایل دوره پهلوی با تغییر فضای کالبدی شهر شیراز ساخت خانه- باغ رواج بیشتری یافت از این زمان کاشت و پرورش درخت خرمالو در خانه- باغ ها و خانه های بزرگ مورد توجه بیشتری قرار گرفت. با ساخت خانه های بزرگ در محلات جدید، شیرازی ها به کاشت این درخت توجه بیشتری کردند در نتیجه در بافت میانی شهر شیراز که در دهه های سی و چهل ساخته شدند معمولاً درخت خرمالو پرورش یافت اما در مجموع این درخت بیشتر در باغ ها کاشته می شود و در فرهنگ عامه مردم شیراز جایگاه خاصی ندارد اگرچه میوه این درخت بسیار مفید و مغذی است.

درخت های غیر ثمری

درخت چنار:

در شیراز قدیم و هم اکنون در کمتر خانه ای درخت چنار کاشته می شده است زیرا که این درخت به فضا و آب زیادی نیاز دارد و بیشتر درختی سایه گستر است که باغداران از سایه و چوب آن استفاده می کنند.

چوب درخت چنار ارزش زیادی داشته است و بیشتر استفاده آن برای ساخت تخت چوبی بوده است. تختی که لازمه خانه هر شیرازی بوده است و در عصرهای فصول بهار و تابستان و تا اواسط پاییز از آن در حیاط استفاده می کردند زیرا که استفاده از تخت در حیاط و صرف چای و هندوانه و یا کاهو سکنجبین بر روی آن لطف و صفای خاصی دارد. در نتیجه در خانه ها کاشت و پرورش درخت چنار کمتر رواج داشته است اما در شهر شیراز درخت چنار اعتبار و ارزش خاصی دارد و دلیل اصلی آن فرهنگ استفاده از باغ در نزد شیرازی هااست.

در شیراز از ادوار گذشته تا هم اکنون باغ جایگاه ویژه ای داشته است که توضیح و تحلیل آن خود به مقاله ای جدا نیاز دارد(برای کسب اطلاع بیشتر در مورد باغ های شیراز به کتاب با ارزش پژوهشی در شناخت باغهای ایران و باغهای تاریخی شیراز مراجعه فرمایید.) اما بطور خلاصه باید گفت که از مهمترین تفریح شیرازی ها در ایام تعطیلات رفتن به باغ و بستان است و به همین دلیل برای آن آداب خاصی دارند.( فقیری،143:1395)در باغ های شیراز درختان چنار و افرا از درختان اصلی در محل بنگاه برای سایه گستری است. با همه ارزش و اهمیت درخت چنار این درخت یک ایراد بزرگ دارد که شیرازی ها از آن به خوبی خبر دارند و آن ایجاد حساسیت فصلی است. گرده های درخت چنار در بهار برای بسیاری از افراد حساسیت ایجاد می کند که با عطسه های پی در پی و خارش گلو همراه است. بهترین پادتن این بیماری در خود درخت چنار وجود دارد و در شیراز که طب سنتی اهمیت و اعتبار خاصی داشته است از پوست درخت چنار عرقی تهیه می کنند که به عرق چنار معروف است و نوشیدن آن به اندازه یک استکان در فصل بهار از حساسیت فصلی جلوگیری می کند.

چنار و فرهنگ عامه شیراز :

بیشترین مورد استفاده از درخت چنار در فرهنگ عامه شیراز مربوط به درختان چنار مسجد نو شیراز است. غیر از معماری و حیاط بزرگ این مسجد از جمله ویژگی های زبانزد و معروف آن درختان چنار این مسجد است. مسجد نو شیراز به واقع در بین اماکن مذهبی در ایران منحصر به فرد است. این مسجد دارای کارکردهای اجتماعی متنوع از جمله سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تفریحی و حتی نظامی بوده است و این ویژگی در دوره معاصر از عهد ناصری تا حدود پنجاه سال پیش ادامه داشته است. (ندیم،1390: 48-317)

از لحاظ تفریحی برای شیرازی هایی که توان یا وقت رفتن به باغ را نداشتند نشستن در زیر سایه درختان چنار این مسجد و در کنار جوی آب از تفریحات بوده است. موقعیت جغرافیایی مسجد نو در بین محلات شیراز و بزرگی حیاط آن موجب می شد که در روزهای تعطیلی بسیاری از مردم از حیاط این مسجد استفاده کنند و از جمله موارد جالب در این حیاط وجود چند درخت چنار در گوشه ای از مسجد بود که معمولاً جوانان و افراد بیکار به زیر سایبان آن جمع شده و به صحبت مشغول می شدند به همین دلیل خیلی زود  شیرازیهای باذوق برای این چند درخت نامگذاری کردند و به آنها و به ویژه یکی از درختان که بزرگتر و سایه گسترتر بود درخت چکنم نام نهادند به این معنا و مفهوم که کسانی که زیر این درخت می روند کار و شغل خاصی ندارند و نمی دانند چه کنند و به زیر درخت چکنم می روند تا با صحبت با دیگران مشکلشان را حل کنند. (زیانی ، 1396: 140) 

حتی در ضرب المثل های شیراز نیز این درختان کارکرد دارد. وقتی کسی خطای کوچکی می کند و به طرفمقابل می گوید ببخشید مثلاً ناخودآگاه به او تنه می زند و می گوید ببخشید طرف مقال در جواب می گویدبخشیدم به شمو مسجد نو با درختای توش که در واقع جوابی متلک گونه بوده است. در مواردی از اینضرب المثل به عنوان مزاح و شوخی استفاده می شده است. همچنین وقتی جوانی کاری نداشته است و بهدوستی یا بزرگتری می گفته چه کار کنم به شوخی و مزاح و یا متلک به او می گفتند برو زیر درخت چکُنُم. 

استفاده دیگر درخت چنار در شیراز و برخی شهرهای استان فارس به عنوان نشانه گذاری بوده است. در توضیح بیشتر باید گفت که در دروازه های معروف شیراز یک یا دو درخت چنار کاشته می شده است. این درختان در طول زمان بزرگ و بسیار بلند می شدند چنانکه در روز از فاصله دور دیده می شدند و بهترین کارکرد این درختان آن بوده است که مسافرانی که وارد شیرار می شدند از فاصله دور با دیدن این درخت متوجه می شدند که به شیراز نزدیک شده اند. در شیراز این درختان در دروازه های ضلع جنوبی و غربی و بیش از همه در دروازه کازرون کاربرد داشته است و در دورازه های دیگر از طاق یا بنایی خاص استفاده می شده است. در همین سمت جنوب غربی است که در ده کیلومتری شیراز در مسیر شیراز بوشهر کاروانسرای معروف چنارراهدار وجود داشته است که شاخصه اصلی آن وجود تعدادی چنار در آن بوده است.

در استان فارس در شهرستان استهبانات درخت چنار مهمترین منزلت اجتماعی را داشته است. در این شهر تعدادی درخت چنار بسیار بزرگ و کهنسال وجود داشته که هم اکنون تعدادی از آنها باقیست. برای مردم این شهر این درختان مهم و حتی مقدس هستند و در فرهنگ عامه این شهر بسیار نمود دارد چنانکه در بین نسل گذشته این شهر این باور وجود داشت که هر گاه شاخه بزرگی از یکی از درختان بشکند یکی از بزرگان محلات در همان سویی که شاخه شکسته است فوت می کند. از بزرگی برخی درختان چنار این شهر این گفته کفایت می کند که در گذشته نه چندان دور در تنه یکی از این درختان دکان پینه دوزی وجود داشته است.

درخت توت :

درخت توت از نباتات مهم در فرهنگ عامه در شهرهای مخلف ایران و از جمله شیراز است. درخت توت انواعی دارد که در مهمترین تقسیم بندی می توان به سه نوع توت سفید، توت سیاه و شاه توت اشاره کرد اما باید گفت که هر کدام از این نوع توت به انواعی تقسیم می شوند که بیان آن در اینجا ضرورتی ندارد. در تقسیم بندی دیگر درخت توت به دو دسته اصلی ثمری یا توت ماده و توت بی ثمر یا توت نر)نروک در بین باغداران شیرازی( تقسیم می شود. این تقسیم بندی به دلیل اهمیت درخت توت نر یا نر ابریشم در پرورش کرم ابریشم است. به دلیل قدمت و اهمیت شغل نوغان داری و تولید ابریشم این درخت اهمیت خاصی دارداما درخت توتی که در فرهنگ عامه کارکرد بیشتری دارد توت ثمری است. درخت توت غیر از میوه دهیآن ،درختی سایه گستر به شمار می رود و سایه خوب و دلنوازی دارد. با این حال به دلیل کثیفی حاصل میوهدرخت در ایام باردهی و ریشه درخت توت که ریشه قوی دارد کاشت آن در خانه با احتیاط همراه است. درباغ های شیراز معمولاً در مکان هایی مانند بنگاه یا کنار دیوار که نزدیک به گذر است این درخت را می کارند و از کاشت تعداد بیشتر در خود باغ خودداری می شود علت این مساله آن است که درخت توت بسیار بزرگ شده و سایه گستر است و سایه آن موجب محروم ماندن درخت های اطراف آن از تابش آفتاب در باغ می شود. مشاهده درخت توت در خانه های قدیمی شیراز نشان می دهد که در قدیم این درخت نیز از جمله درخت های مورد علاقه شیرازی ها بوده و در حیاط خانه ها جلوه گری می کرده است. این درخت در خانه های اهالی شیراز بیشتر با کارکرد سایه گستری کاشته می شده است. آنچه در فرهنگ عامه شیراز و برخی از شهرها از جمله تهران در مورد درخت توت جالب و مهم است کاشت این درخت در مسیر عبور یعنی کوچه ها، گذرها و کوچه باغی ها بصورت وقف است. 

در شیراز در مسیرها و کوچه باغ ها، درخت توت را به دو نیت می کاشتند. نخست اینکه در تابستان افرادی که در حال عبور هستند بتوانند برای مدتی در زیر سایه این درخت استراحت کرده سپس به راه خود ادامه دهند و دوم در فصل باردهی از میوه این توت که ارزش غذایی زیادی دارد استفاده کنند. در شیراز در محله قصردشت که بیشترین باغ ها قرار دارد در مسیرها درختان توت کاشته شده است. بهترین نمونه در این مورد کوچه هفت توت است. در گذشته نه چندان دور فرد یا افرادی که برای نگارنده نامعلوم هستند هفت درخت توت را به نیت استراحت و استفاده از میوه آن در مسیر کوچه باغی می کارند. این درختان اکنون وجود دارد و کوچه هفت توت از کوچه های معروف محله قصردشت شیراز است. میوه توت سفید بسیار مغذی و گرم است و میوه توت سیاه صفرابُر و خون ساز است. آخرین درخت توتی که در شیراز بار می دهد شاه توت است که مزه، اندازه و شکل آن تفاوت دارد. بسیار خنک، صفرابُر و مغذی است.

درختان خارج از شهر :

در بین اهالی شیراز و در فرهنگ عامه غیر از درختانی که در خانه کاشته می شود درختان دیگری نیز هست که معمولاً در خارج از خانه و بیشتر در باغ کاشته می شود اما این گفته بدان معنا نیست که در شهر اصلاً کاشته نمی شود.

درخت گردو :  

در نواحی مختلف فارس از گذشته درخت گردو پرورش می یافته است. بهترین گردوی فارس متعلق بهنواحی سردسیر فارس در شمال فارس و در منطقه آباده، سورمق و به ویژه بوانات است. نزدیکترین مکان بهشیراز که گردو در آن پرورش می یابد در باغات قصردشت است. در این مقال بارها از قصردشت یاد شدهاست. قصردشت روستایی در شش کیلومتری بافت قدیم شهر شیراز در سمت غرب است که همین اینک جزشهر شیراز و از نواحی خوش آب و هوای این شهر است و مساحت باغ های این ناحیه بیش از هزار هکتار است. کیفیت و کمیت گردوی قصردشت مانند بوانات نیست اما گردوی خوبی است. برای اهالی شیراز که رفتن به باغ در ایام تعطیل جزیی از فرهنگ به شمار می رود درختان سایه گستر گردو در باغ ها جایگاه خاصی دارد. بیشترین استفاده مردم شیراز از این درخت در باغ استفاده از سایبان آن و همچنین بستن بند به این درخت به عنوان آبرک ( تاب ) برای بازی کودکان و بزرگسالان است. تنه قوی و ضخیم این درخت بخوبی تحمل بستن بند و بندبازی و آبرک بازی را دارد.  

درخت سرو:

درخت سرو از کهن ترین درختانی است که در ایران و فارس کاشته می شده است. در شیراز درخت سرو جایگاه خاصی داشته است. از درخت سرو در باغها در خیابان کشی استفاده می شده است. در شیراز در کمتر باغ بزرگی است که در دو طرف گذر یا خیابان اصلی باغ درخت سرو کاشته نشده باشد. درخت سرو انواع و اقسامی دارد که امروزه بسیاری از آنها مانند سرو نقره ای یا سرو کامیس از کشورهای دیگر وارد ایران شده است اما از گذشته دو نوع سرو در شیراز معروف بوده است که به سرو باز و سرو ناز معروفند. سرو باز دارای چند شاخه است که با هم بزرگ می شوند اما سرو ناز که شهرت خاصی دارد تنه  آن دارای یک شاخه است که به زیبایی بزرگ شده و مرتفع می شود. معروف ترین سروهای ناز در شیراز در باغ ارم کاشته شده است و بیش از هشتاد سال سن دارد. تعداد سروهای ناز باغ ارم در مقیاس در دیگر سروها اندک است و هم اکنون کمتر از ده درخت سرو ناز در این باغ است اما هنوز هر مسافر و بازدید کننده ای که وارد باغ ارم می شود خواهان بازدید از این چند درخت است.

غیر از درختان سرو باغ ارم از درختان سرو مشهور در فرهنگ عامه شیراز سروهای باغ آقاباباخانی است.

آقاباباخان از بزرگان دیوانی شیراز در اواسط دوره قاجار است. وی در مدتی که در شیراز بود آثار خیری از خود بجای گذارد که معروف ترین آنها مدرسه آقاباباخان است که هنوز به حیات مادی و معنوی خود ادامه می دهد. از دیگر اقدامات وی ساخت باغی بزرگ در جنوب شهر شیراز بود که به باغ آقاباباخانی معروف بود.

بعدها با مرگ این فرد و عدم رسیدگی خویشان وی، باغ از رونق افتاد و بیشتر درختان آن خشک شد اما سروهای بزرگ و زیبای آن تا سالها باقی بود. از جمله تفریحات مردم شیراز از اواخر دوره قاجار تا اواسطدوره پهلوی اول رفتن به این باغ و نشستن در کنار سروهای باغ بود. سروهای باغ آقاباباخان در واقع گلگشتی عصرانه برای اهالی شیراز بود. از جمله موضوعاتی که از این درختان وارد فرهنگ عامه شیراز شدمساله ترسناک بودن درختان نزدیک غروب و در تاریکی بود به گونه ای که ابتدا برای اینکه بچه ها از والدیندور نشوند بچه ها را از این درختان می ترساندند و می گفتند که جن دارد و بزودی خود مردم نیز غروب نشده باغ را که تنها سروهای آن باقی مانده بود ترک می کردند. در خیابان کشی جدید شهر و تبدیل این باغ بزرگ به فرودگاه درختان سرو آن از بین رفت اما تا سالها یاد و خاطره درختان سرو آن در ذهن مردم باقی ماند.

نکته آخر این که در نزد باغبان ها که بیش از همه با درختان در باغ سر و کار دارند در مورد درخت سرو دو دیدگاه وجود دارد. نخست به دلیل همیشه سبز بودن آن جنبه قدسی یافته به عنوان درخت نامیرا یاد می شود چنانکه در قصه مربوط به درخت نارنج گفته شد اما نگارنده وقتی قصد کاشتن درخت سرو در باغچه خود را داشتم یکی از باغبان های با تجربه که از او درخت می خرم و با من دوست است مرا از کاشتن درخت سرو منع کرد و گفت ” درخت سرو خوش یمن نیست “. از باغبان دیگری شنیدم که گفت  “درخت سرو اومد نیومد داره “(اصطلاحی در شیراز یعنی آمد نیامد دارد یعنی ممکن است سعد باشد یا نحس و این نامعلوم است. برای برخی موضوعات شیرازیها از اصطلاح اومد و نیومد استفاده می کنند. مثلاً نگهداشتن کبوتر در خانه اومد دارد یعنی سعد است و یا اگر گربه در خانه زایمان کند و بچه بیاورد اومد دارد.) . احتمال زیاد می دهم که درخت سرو به دلیل ساختار خاصی که دارد و به ویژه ریشه نه چندان عمیق آن و به یکباره خشک شدن موجب این تلقی شده است. بارها دیده شده است که درخت سرو به یکباره خشک شده است که البته عدم شناخت صحیح درخت و عدم تطبیق با محیط موجب این باور غلط شده است.

در ادبیات فارسی از سرو به عنوان ایستادگی رشادت بلند قامتی و زیبایی یاد شده است.

درخت افرا:

درخت افرا در شیراز از درختان سایه گستر و بسیار زیبا به شمار می رود. این درخت بیشتر در باغ ها کاشته می شود. به دلیل نیاز زیاد آب معمولاً در کنار جوی آب کاشته می شود و بیش از همه از آن در بنگاه باغ استفاده می شود. بنگاه محلی در مرکز یا قسمتی از باغ است که دور تا دور آن درختان سایه گستر و بدون ثمر مانند افرا و چنار و گاه گردو کاشته شده است. (ثابت، 1391: 125) بنگاه برای صاحب باغ دو کارکرد دارد. نخست اینکه در زمان چیدن میوه و برداشت محصول همه میوه ها را در بنگاه جمع می کنند و خریداران برای خرید میوه همچون خرما، انار و سیب به بنگاه می آیند. دومین کارکرد بنگاه استفاده از آن به عنوان محل استقرار در باغ بعنوان تفرجگاه است. در گذشته در زمان برداشت میوه پیش از رفتن به باغ برای تفریح از وضعیت بنگاه سوال  میشد که آیا خالی است یا در آن میوه است و سپس به باغ می رفتند اما معمولاًصاحب باغ بنگاه را برای آخر هفته خالی می کرد که خود و خانواده به بنگاه بروند.

از درخت افرا نیز برای سایه و بستن آبرک استفاده می شده است.

انجیر:  

در شیراز این درخت را نیز بیشتر در باغها می کاشتند. کارکرد درخت انجیر بیشتر برای استفاده از میوه آن بوده است. نوع بزرگ شدن درخت انجیر به گونه ای است که کمتر سایه گستر است مگر آنکه بسیار بزرگ شده باشد که معمولاً درخت انجیر مانند افرا چنار و گردو به آن اندازه بزرگ نمی شود. برای شیرازی ها که به رفتن به باغ علاقه خاصی داشتند درخت انجیر استفاده دیگری نیز دارد و آن استفاده از چوب این درخت برای تهیه طاس کباب است. در شیراز در گذشته از غذاهای مورد علاقه در باغ طاس کباب بوده است. زنهای شیراز با ذوق و مهارتی خاص چوبهای صاف و نازک درخت انجیر را چیده از آن به عنوان سیخ استفاده می کردند و گوشت را در چوب کرده در قابلمه یا ظرف مخصوص می گذاشتند. این ساقه درخت انجیر هم موجب معطر شدن گوشت و طاس کباب شده و هم به پخته شدن سریع گوشت کمک می کرد.

برگ انجیر نیز در باغ مورد استفاده قرار می گرفت. از برگهای پهن و بزرگ این درخت برای کف صندوق های چوبی میوه و پوشاندن روی میوه استفاده می شد. برگ درخت انجیر دیرتر خشک شده به تازه ماندن میوه کمک می کرد. البته از برگ درخت چنار نیز برای این منظور استفاده می شد اما گاه به دلیل مرتفع بودن درخت چنار از برگ انجیر استفاده می شد.   

در مجموع باید گفت که درخت در فرهنگ عامه شیراز کارکرد خاصی داشته است که در این مقاله به آن اشاره شد. ناگفته نماند که برای شیرازی ها، گل ها و دیگر نباتات نیز اهمیت و جایگاه خاصی داشتند که بررسی آنها خود به نوشتاری دیگر نیاز دارد. اهمیت گل شمعدانی،گل لاله عباسی، گل رازقی، گل یاس، گل محبوبه، گل جعفری، سبزی نعنا و دیگر گلها و سبزی ها که همه در خانه ها پرورش می یافت برای شیرازی های با ذوق جزیی از فرهنگ بوده است.

منابع  :

آریان پور،علیرضا.(1365) پژوهشی در شناخت باغهای ایران و باغهای تاریخی شیراز. تهران : فرهنگسرا.

ثابت، عبدالرحیم.(1391)خوشا تفرج شیراز. شیراز : بنیاد فارس شناسی.

زیانی، جمال.(1396)گل گشتی در شیراز. شیراز : نوید.

سعدی شیرازی.(1373) گلستان. تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی. تهران : انتشارات خوارزمی.

فقیری، ابوالقلاسم. (1389)باورهای سرزمین مادری ام. شیراز : نوید.

……………………………(1395)” باغ رفتن شیرازی ها ” در واسونک های شیرازی و روایت هایی از فرهنگ مردم فارس. دانشنامه فارس. صص   -9  . 

ندیم، مصطفی. (1390) کارکردهای اجتماعی مسجد نو شیراز از عهد مظفری تا پایان جنگ جهانی اول در ایران. مجموعه مقالات همایش بین المللی فارس در جنگ جهانی اول. صص1 -7 9.

…………………… (1398) کوچه زنبورکخونه. شیراز : پرتو رخشید.

نویسنده : دکترمصطفی ندیم

error: امکان کپی‌برداری وجود ندارد!