آب مصرفی شهر شیراز در ادوار مختلف از چاه، قنات و چشمه تامین میشد که عموماً روباز بودند و در مسیر حرکت خود به روشهای مختلف آلوده میشدند. مصرف این آبهای آلوده توسط اهالی منجر به بروز بیماریهای عفونی و واگیرداری میشد که گاهاً تعداد زیادی را به کام مرگ میکشاند. محمد نمازی پس از آنکه با پدیدهی نامناسب آب آشامیدنی برخورد کرد و در رایزنیهای مختلف با متخصصان، ریشه بسیاری از بیمارهای گوارشی و نیز بیمارهای واگیردار را در آب آشامیدنی غیر بهداشتی دید تصمیم گرفت علاوه بر ساخت مجتمع درمانی و آموزشی نسبت به ایجاد سیستم مناسب لوله کشی برای تامین آب آشامیدنی و بهداشتی اقدام کند. در آن زمان حتی در پایتخت ایران نیز آب آشامیدنی از طریق سیسنم لولهکشی تامین نمیشد. این پژوهش با روش توصیف همراه با تحلیل و به شیوه کتابخانهای و با تکیه بر اسناد و روزنامههای محلی در صدد است به این سوال پاسخ دهد که آبهای آلوده چه تأثیری در شیوع بیماریهای واگیر داشته و پس از آن لولهکشی آب چه نقشی در کاهش بیماریها در شیراز داشته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد لولهکشی آب و تأمین آب بهداشتی و سالم نقش بسیار مهمی در کاهش بیماریهائی چون حصبه، تیفوس، وبا و بسیاری از بیماریهای با منشأ آب آلوده داشت.
مقدمه
آب یکی از منابع مهم و حیاتی بشر هست که همواره شکلگیری و رونق جوامع و تمدن بشری در گرو وجود آب و دسترسی آسان به این ماده حیاتی بود. آب مهمترین نقش را در آبادانی زمین ایفا میکند؛ زیرا درعمران و آبادانی زمین همین بس که هر جا آب یافت شد، زندگی و حیات معنا مییابد. از اینرو آبادی و پیشرفت اجتماعات بشری را به آب مرتبط دانستهاند و با نگاهی به جوامع بشری بلکه جانوری و گیاهی میتوان دریافت هر جایی که آب یافت شد، زندگی و اجتماعات انسانی، جانوری و گیاهی شکل گرفت. آب علیرغم اهمیت و ضرورت آن در زندگی بشر در صورت آلوده بودن میتواند به عنوان یک منبع عفونی، منشاً بیماریهای مختلف شود.
پژوهش حاضر در صدد آن است که بیماریهای منتقل از طریق آب را توضیح داده و به این بحث بپردازد که لولهکشی آب چه تاثیری در کاهش بیماریها داشته است. برای اطلاع از این مطلب باید به سه نکته توجه شود: 1- مجاری تأمین آب 2- بیماریهای ناشی از آب 3- لولهکشی آب.
منابع تامین کننده آب شرب شیراز از دیرباز چشمه، قنات و چاه بوده است. آب چاههای معمولی دارای املاح بوده و کمتر برای شرب استفاده میشد. آب جاری قنات و چشمه به شهر شیراز وارد میشد و در آبانبارها ذخیره میشد و سقایان آب را از آبانبارها در مشکها و دلههای مخصوص کرده و در مقابل دریافت وجهی به منازل میآوردند. پیش از لولهکشی آب در شیراز، مردم بیشتر آب مصرفی خود را از چاههای کمعمق به دست میآوردند.
در دوره آل بویه آب قنات جهت شرب اهالی شیراز استفاده میشد. قنات رکن اباد را به سال 338هجری رکنالدین حسن دیلمی احداث کرده است. سرچشمه آن در دامنه کوه بمو در 5/2 فرسنگی شمال شیراز است که از مدخل تنگ اکبرآباد سرچشمه آن شروع میشود پس از طی یک فرسنگ شن و سنگریزه و گذشتن از فرازها و نشیبها به تنگ الله اکبر میرسد این جویبار با آنکه آب چندانی ندارد ولی به واسطه مشروب ساختن باغها و زمینهای پیرامون مسیر خود مشهور است. (ابن بطوطه،1337: 194).
مقدسی در خصوص آبهای مصرفی شیراز گوید که سبکترین آبها آب قناتی است که از گویم جاری شده، داخل خانه عضدالدوله میشود و آب چاههای شیراز سنگین است ((مقدسی،1361: 641)
در دوره اتابکان آبانبارها و قنواتی در قسمت علیای شیراز وجود داشت. آب مصرفی شیراز در این دوره از طریق قنات رکنآباد و قنات زنگی و قنات سعدی تامین میشد.
قنات زنگی نیز از دیگر منابع آب شرب شیراز بود که اتابک مظفرالدین زنگی بن مودود (557-577ه.ق)احداث کرده است و منبع آن دامنه جنوبی کوه بمو میباشد. این آب در نهایت گوارایی و خوبی است.( فرصت الدوله،706:1377) بسیار گوارا ولی اندک بود و در برخی از سالها حتی خشک میشد اما با لایروبی دوباره توسط اهالی برای شرب مورد استفاده قرار میگرفت.
قنات سعدی از تنگ سعدی بین کوه سعدی و کوه چهل مقام در سمت خاور شهر سرچشمه گرفته و بعد از گذشتن از قنات بندر یا کت سعدی باغها و آبادیهای صحراهای اطراف را مشروب نموده و بقیه آن داخل شهر میشد. (حسینی فسایی،1378: 905).
در دوره صفویه نیز مهمترین منبع تامین آب، قنوات موجود در شهر است. هر چند اهالی از کمبود آب شکایت دارند. فیگوئرا سفیر اسپانیا در دربار ایران چنین شرح میدهد که با وجود قرار گرفتن شیراز در ناحیه کوهستانی و کمبود بارش قناتهای فراوانی برای تامین آب وجود دارد.(فیگوئرا،1363، 144-142)
در دوره زندیه وضعیت مانند دوره صفویه بود. یکی از کارهای مهم کریمخان در زمان حکومتش کانالکشی آب رکن آباد و انتقال آن به شیراز و ساخت چهار آبانبار بزرگ برای نگهداری آب اهالی که آب این آبانبارها از قناتهای موجود در شهر تامین میشد. (موسوی نامی اصفهانی،1317، 160-159)
در دوره قاجار نیز قنات مهمترین منبع تأمین آب شرب قنات بود و وضع آب شهر بسیار آلوده بود. در این دوره حسین خان صاحب اختیار با جلب نظر محمدشاه، آب شش پیر را طی 3سال (1264-1261ه.ق) وارد شیراز نموده و در سال 1294ه.ق شاهزاده حاجی فرهاد میرزا معتمدالدوله والی فارس اقدام به تعمیر و لایروبی قنوات کریمخانی نمود و دستور به احداث قناتی جدید در اراضی کنار نهر اعظم داد. در سال 1296ه.ق میرزا علی محمدخان قوام الملک شیرازی، قنات لیمک را تعمیر و لایروبی کرد و وقف شرب اهالی محله بالا کفت کرد. (حسینی فسایی،1367، ج2، 903-904)
تنگ قرهپیری یا کوشک بیبیچه از آبخوانهای بزرگ اطراف شیراز است. قناتهایی به نام تنگقرهپیری، کوشک بیبیچه معینآباد، خیرات، خبره، جلالی، حاجی شمس، منصورآباد و شیخ محمدی از آن سرچشمه میگیرند. پرآبترین این قناتها قنات خیرات است که در سال 1058ه.ق توسط میرزا معینالدوله محمد شیرازی وزیر آن روزگار بنا شد و به محلات اطراف کل مشیر آب میرساند.
قنات رضاآباد یا قوامی از بزرگترین قناتهای شیراز است که توسط میرزا علی محمدخان قوام الملک احداث و به نام پسر خود محمدرضاخان قوام الملک رضاآباد نامید. این قنات آب مصرفی محله لب آب، بالا کفت، محله قوام و بخشی از خانههای شرقی و جنوب شرقی شهر کهنه شیراز را تأمین میکرد (فرصت الدوله، 866:1377)
آب نهر اعظم نیز از جمله منابع آب شرب اهالی شیراز بود. این آب از طریق رودخانه خشک به محلی به نام مقسم اعلی میرسد و از آنجا در جویهائی پخش میشد. یکی از این جویها از زیر رودخانه خشک میگذشت و در دو جوی دیگر تقسیم میشد که شیرازیها به این دو جوی آب بندی و آب نهری میگفتند. آب بندی به شیراز نمیرسید بلکه تنها به مصرف زمینهای کشاورزی میرسید. آب نهری بعد از گذشتن از باغات و چند آسیاب به محلهای در شاهزاده و دروازه اصفهان میرسید.(حسینی فسائی،1367، ج2، 1594)
نحوه تامین آب شرب شیراز تا سال 1331 ش. به همین منوال بود یعنی آب قناتها و چشمهها تامینکننده آب شرب بود که در داخل آبانبارها ذخیره میشد. بعضی از مناطق نیز مستقیماً از آب جویها، آب شرب خود را تامین مینمودند. در بسیاری از منازل نیز آب چاههای سطحی جهت شرب استفاده میشد.
آلودگی آب شیراز و بیماریهای ناشی از آب
آب شرب شیراز از منابع سطحی تامین میشد. این آب در داخل شهر در داخل جویهای روباز جریان داشت و در مسیر خود تا رسیدن به منطقه مسکونی داخل شهر به خصوص در قسمت جنوب شهر آلوده میشد. کنار خیابانها گل بود و در زمان بارندگی گل مذکور شسته شده و به داخل جویهای آب میرفت و در شهر ماشین نبود و درشکههای اسب جهت حمل و نقل مردم استفاده میشدند. ایستگاه درشکهها در کنار خیابانها و در اطراف جویها بود. مدفوع و ادرار اسبها در خیابان و از طریق شستشوی آب باران وارد آب جویها میشد و آن را آلوده میکرد و آب را سیاه رنگ میکرد. در بعضی نقاط سطح آب مانند پر طاووس هفت رنگ بود. پلهائی بر روی جویها زده شده بود که زیر این پلها محل زندگی سگها بود و وقتی آب در جویها رها میشد (هر 2-3 روز یک بار) به وسیله مدفوع سگها آلوده میشد. (روزنامه پارس، 1322، 79/3) به همین دلیل بسیاری از افراد که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بودند در منازل خود چاههای با عمق حدود 30 متر داشتند و از آب این چاهها جهت شرب استفاده میکردند که بسیاری از این چاهها به دلیل مجاورت با چاه فاضلاب آلوده بود. در بعضی از خانهها حوضهای آب وجود داشت که این حوضها از طریق آب جاری جویها هر 4روز یک بار پر میشد. به دلیل گلآلود بودن آب جویها این حوضها دائماً نیاز به لایروبی داشت. لایروبی کامل امکان پذیر نبود و این امر نیز منجر به آلودگی مضاعف آب شرب منازل میشد. جهت برداشت از وسیلهای شبیه به پمپ دستی جهت برداشت کمی از لجنهای حوضها استفاده میکردند. حشرات زیادی در آب این حوضها یافت میشد و ظاهری شبیه به خاکشیر داشتند که غالباً لار و حشرات بودند. این حشرات توسط پارچه از آب جدا میشد و به حدی زیاد بودند که به مصرف مرغ و خروس میرسیدند. خزه و لجن نیز در آب زیاد بود و آب داخل آبانبارها نیز وضعیت نامناسبی داشتند. افراد اوباش و قلدر محل از این آب در تابستان جهت آبتنی استفاده میکردند. در داخل جویها زالو به وفور یافت میشد. (کنفچیان،1393،43-44)
یکی دیگر از منابع آلاینده آب غسالخانه ها بودند. غسالخانه ها عموماً در کنار نهرها قرار دارند و گودند و از طریق چند پله یا دالانی به آنها میرسند. گاهی نیز از نهر آبی که همه استفاده میکنند برای شستشوی میت سود میجویند (رایس،1383، 192)
یکی از علل عدم توجه مردم و بیدقتی آنها درباره مصرف آبهای آلوده سوء تفاهم و درک نکردن آنان درباره یکی از دستورات اسلام است که میگوید: آب، خاک و آفتاب و آتش جزو مطهراتند. به خصوص آب جاری آلودگیها را میشوید و برطرف میسازد. از اینرو مردم با پاک دانستن آبهای جاری بدون توجه به آلودگیهای موجود در آن از این آب استفاده میکردند.
با بررسى ويروس شناختى آب نهرها و جويبارها، حوضخانه ها و وضوخانه ها، مرده شوى خانه ها و سقاخانه ها، آب انبارها و خزانه هاى حمام به تدریج پایگاه اشاعۀ بیش از 100 نوع بيماریهاى مختلف شناخته شدند.این بیماریها یا از طریق استفاده مستقیم از آب آلوده(شرب) و یا به صورت غیر مستقیم (شستشو، استحمام، میوه و سبزیجات و…) به وجود میآمدند. شیوع بیماریهای مختلف نیاز تامین آب سالم و بهداشتی را در شهر شیراز ضروری میساخت .یکی از مهمترین بیماریهای ناشی از آب آلوده بیماری تیفوئیدیا حصبه است که با اسامی دیگری مثل تب دامنه، تب مطبقه و تب لازم (به یونانی سوناخس) شناخته شده است. این بیماری، مرضی عفونی است که در اثر باکتری سالمونلا تیفی ایجاد میشود و باکتری پس از ورود به دهان و دستگاه گوارش به سایر نقاط بدن از جمله صفرا میرسد و نشانه های بیماری را در شخص پدیدار میسازد. یکی از عمده ترین مشکلات بهداشتی ایران در دروره پهلوی وضعیت نامناسب آب آشامیدنی بود و آب غیر بهداشتی زمینه ساز ابتلاء به بیماریهای مختلف را فراهم میکند. در آن زمان اکثر شهرهای ایران از آب آشامیدنی سالم برخوردار نبودند و از طریق قنات و نهرهای آب و همچنین از طریق آب فروشهای دورهگرد تامین میشد. آب سقاخانهها نیز همیشه سالم و آشامیدنی نبود و در شیوع بیماریها مثل تیفوئید و اسهال خونی نقش داشت. (پارس،1322، 78/3). قسمتی از آب مصرفی مردم نیز از طریق رودخانه ها، چشمه ها و چاه ها تامین میشد که این آب مصرفی نیز سالم نبود زیرا در بعضی مناطق ایران آبهای سطحی بالا بود و چاههای مستراح این آبها را آلوده میکرد.
به جز آب آشامیدنی، خزینه حمامها نیز میتوانست زمینه انتقال بیماری تیفوئید را فراهم کند. زیرا آب بسیاری از این خزینه ها در مدت زیادی (بیش از یک ماه) تعویض نمیشد و کافی بود یکی از اشخاصی که مبتلا به بیماریهای عفونی مثل تیفوئید بود بدون توجه مسئول حمام وارد خزینه شود و از طريق آب خزينه كه به صورت مشترك مورد استفاده قرار میگرفت بیماری شيوع مييافت. آب خزينه تقريباً سهبار در سال تعويض ميشد و اين امر در تسريع شيوع بيماريها نقش فراواني داشت. همچنين پزشكان معمولاً تنقیه با آب حمام را تجویز میکردند که این امر هم مزید بر علت بود. تا مدتهای زیادی حمامداران از به کارگیری دوش در حمامها اکراه داشتند. (فلور،1386، 83)
در سال 1322 ه.ق به دنبال جنگ جهانی و درگیریهای داخلی و به تبع آن کاهش نظارت بر بهداشت عمومی، در شیراز بیماریهای واگیردار شیوع پیدا کرد که یکی از دردسرسازترین این بیماریها حصبه بود. همچنین نیر شیرازی در کتاب خود د در این باره چنین نوشته است که این بیماری تعدادی زیادی از مردم را به کام مرگ فرستاد که علت آن مصرف میوه و سبزی آلوده و عدم رعایت بهداشت شخصی و حمامهای آلوده بود. (نیر شیرازی،1387، 447) 1322، 127/1-3) برای مبارزه با این بیماری ،پزشکان راهکارهایی را ارائه دادند که عبارتند از: جدا کردن افراد بیمار از سالم، سوزاندن لباس بیماران، در اختیار قرار دادن مقداری آهک برای استفاده در اماکن آلوده، جلوگیری از ورود کاهو به شهر، تعویض آب آبانبارها، پرهیز از خوردن سبزی خام و آبهای راکد آلوده (روزنامه پارس ،1322 ، 125/3)
این بیماری تا سالیان بعد همواره مردم شهر را تهدید میکرد و همه ساله عدهای را به کام مرگ میفرستاد. آب بهترین منبع آلودگی را تشکیل میدهد و این مطلب در آلودگیهای آب یک محله یا یک قنات و آلوده کردن تعداد زیادی از افراد به اثبات میرسد. گذشته از آب، مواد غذایی شیر و سبزیجات نیز ممکن است توسط آب، آلوده گردند. سابقاً یخ غیر بهداشتی یک عامل انتقال بیماری به شمار میرفت. آلودگی شیر و لبنیات و بستنی توسط آب آلوده یا دستهای آلوده نیز یکی از عوامل انتقال بیماری است از این رو در سالهای شیوع بیماری شهرداری استفاده از شیر و بستنی را ممنوع اعلام میکرد(مرکز اسنادملی ایران، ش س 293-12398/ 17) در سال 1314 تعداد 56 نفر(2352-350/ 154) در سال 1322 ه.ش در شیراز 2667نفر مبتلا به بیماری تیفوئید شدند که 490 نفر فوت شدند به همین دلیل وزارت بهداری در نامهای اعلام کرد که بیشترین عامل سرایت این بیماری در شیراز آب آشامیدنی است که به دلیل سرباز بودن آلوده به کثافات میشود از این رو از اداره شهرداری تقاضا کرد که نسبت به آبهای شهر مراقبت کامل و در حدود قصرالدشت و ابیوردی که کانون شیوع بیماری بود از شستشوی البسه و ریختن کثافات جلوگیری کنند (مرکز اسناد ایران، ش س: 12398-293/17- همان، ش س: 2352-350/154- همان، ش س: 12006535-293/0002همچنین نگاه کنید به مقاله بررسی سندی مربوط به واقعه حصبه سال 1322 مصطفی ندیم) در سال 1323 تعداد 75 نفر، مجموع متوفیات ناشی از تیفوئید در سه ماه مرداد، شهریور و مهر 1330 در شیراز 5نفر و در سه ماه مشابه در سال 1331 ش 2 نفر بود (همان،ش س:033520-293/115،116،117)
یکی دیگر از بیماریهای منتشره از طریق آب، بیماری وباست. وبا یک عفونت حاد رودهای است که توسط میکروبی به نام ویبریولکرا ایجاد میشود. این میکروب از طریق خوردن آب آلوده پس از عبوراز معده در روده تکثیر پیدا کرده و موجب ترشح سم(توکسین) و افزایش دفع آب و املاح از دیواره روده میشود که با علامت اسهال همراه است.(حیدری ، 2017، 208-209) وبا یک بیماری بومی ایران است که در ادوار مختلف مردم بینوا را در شهرهای مختلف و به دفعات مبتلا کرده و در مدت زمان اندکی تعداد زیادی را به سرای باقی فرستاد. در نتیجه وضعیت ناپسند توزیع آب توسط مجاری روباز، در اغلب اوقات بعضی از بیماریها به سرعت تمام شهر را فرا میگرفتند. سرایت وبا نیز در بیشتر موارد توسط جویهای آبی صورت میگرفت که هرچند قدم، سر آنها را باز گذاشته بودند. همین شیوه تقسیم آب به تنهایی کافی بود تا بیماری را از نقطه ای به نقطه مجاور منتقل سازد و در فواصل دورتر کانونهایی برای سرایت بیماری ایجاد کند. در زمانهای شیوع این بیماری، توصیههای بهداشتی چون ننوشیدن آب خام و جوشاندن آن، سوزاندن لباس فوت شدگان، ریختن آهک در چاههای آب و نخوردن سبزی خام و آلوده برای جلوگیری از توسعه بیماری صورت گرفت، ولی مردم به این دستورات توجهی نمیکردند و بی توجهی به رعایت نکات بهداشتی در شستن و تدفین اجساد بیمارانی که بر اثر وبا فوت نموده بودند، شیوع بیماری را سرعت میبخشید.
به علت عدم نظارت و توجه در منابع توزیع و تأمین آب در دوره های مختلف تاریخی آب شرب اهالی شیراز اغلب در جویهای بدون سرپوش و روباز جریان داشت یا از آب انبارها استفاده میشد که این آبها اغلب با بقایای آلوده گیاهی و یا فضولات انسانی و حیوانی در هم میآمیخت و خیلی زود فاسد میشد. استفاده از این آبها به صورت خام و نجوشیده منجر به ابتلا به بیماری اسهال خونی میشد. این امر در تابستان با توجه به الزام استفاده بیشتر از مایعات و شربت برای رهایی از گرمای تابستان شدت میگرفت زیرا این شربتها عمدتاً از یخهائی درست میشدند که آلوده بودند. (ویشارد،1363، 104). در هنگام ابتلا به این بیماری استفاده از مایعات فراوان برای جبران آب از دست رفته بدن ضرورت مییابد که استفاده از آبهای آلوده روند بهبودی و درمان این بیماری را با مشکل مواجه میکرد. در زمینه تهیه یخ برای نوشیدنیها و انواع شربتها در شیراز تا قبل از لوله کشی آب مشکلات زیادی وجود داشت. از آنجایی که درصد زیادی از یخهای مصرفی شهر از یخچالهای اطراف شهر تهیه میشد که فاصله زیادی تا محل توزیع و استفاده داشت در طی مسیر با انواع آلایندهها در تماس بود و زمانی که به دست مصرف کننده میرسید مستعد انواع آلودگیها و میکروبها بود. از سوی دیگر کارخانههای یخسازی موجود در شهر نیز برای تهیه آب مورد نیاز خود از آب همچنان از آب چاه استفاده میشد که در بسیاری از موارد این چاهها با عوامل مختلف دچار آلودگی شده بود از این رو در پی اقدام به آب لوله کشی شهر مردم در مناطق مختلف شهر، شیرهای عمومی نصب شد و بسیاری از کارخانههای یخ سازی ملزم به استفاده از آب لوله کشی شدند تا ازین طریق از آلودگی یخها جلوگیری شود (روزنامه پارس،1331، 1496/2)
در سال 1322 و به دنبال شیوع بیماری شهرداری در اقدامی در رابطه با آبمیوهگیری و آبلیموگیریهای موجود در شیراز توصیههای بهداشتی را صادر کرد که همگان ملزم به اجرای آن بودند از جمله: شستن ظروف آبلیموگیری با آب جوشیده و پوشاندن آن با پارچه های نظیف ، شستن شیشه های آبلیمو با آب جوش، شستن لیموها با آب پاک و خشک کردن آنها، رعایت بهداشت فردی از جانب افراد (مرکز اسناد ایران، ش س:686-293-98/ 3).در سال 1313 تعدا 33 نفر، در سال 1314 تعداد مبتلایان 57 نفر بود( همان،ش س:2352-350/299- همان، ش س 2352-350/154) در سال 1323 تعداد426 نفر ، مجموع متوفیات ناشی از اسهال خونی در سه ماه مرداد، شهریور و مهر 1330 ش 21 نفر و مشابه همین ماهها در 1331ش 16 نفر بود (همان، ش س: 0117-033520/293)
وقوع برخی بیماریها به دلیل عدم دسترسی به آب کافی است. از این رو کمیت بیش از کیفیت آب دخیل است. بیماری تراخم و تیفوس مثال خوبی از این بیماریهاست. افزایش کمی مقدار آب و بهبود شرایط دسترسی و قابل اعتماد و بهداشتی بودن آبهای مورد استفاده از راههای موثر در پیشگیری از این بیماریهاست.
ﺗﯿﻔﻮس ﺑﯿﻤﺎرياي ﻋﻔﻮﻧﯽ است که به صورت غیر مستقیم از عدم دسترسی به آب سالم و بهداشتی به وجود میآید و از ﻃﺮﯾﻖ ﺷﭙﺶ ﺑﻪ اﻧﺴﺎن ﺳﺮاﯾﺖمیکند و آن را ﺑﻪ ﻧﺎم ﺗﺐ ﻣﺤﺮﻗﻪ ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ (اطهری،1375، 294) ﺷﭙﺶ ﻧﺎﻗﻞ ﺑﯿﻤﺎري ﺗﯿﻔﻮس از راهﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ چون، اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺪارس، ﻗﻬﻮهﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ، ﺳﯿﻨﻤﺎﻫﺎ، اﺗﻮﺑﻮسﻫﺎ و درﺷـﮑﻪﻫـﺎ اﻧﺘﻘﺎل مییافت. ﺑﺪﯾﻦ ﺻﻮرت ﮐـﻪ ﺑـﯽ ﺗـﻮﺟﻬﯽ ﺣﻤـﺎﻣﯽﻫـﺎ ﺑـﻪ رﻋﺎﯾﺖ ﻧﻈﺎﻓﺖ و ﻣﺎﻧﻊ ﻧﺸﺪن آﻧﻬﺎ از ورود اﻓﺮاد ﺑﯿﻤﺎر ﺑﻪ ﺧﺰاﻧﻪ ﺣﻤﺎمﻫﺎ، ﺑـﻪ ﮔﺴـﺘﺮش اﯾـﻦ بیماری کمک میکردند (دهقان نژاد، لطفی،1389، 56)
حمامهای شیراز به غیر از چند حمامی که با اصول بهداشتی ساخته شده و دارای خزینه نیستند بقیه مرکز شیوع و انتشار امراض گوناگون هستند. آب این گرمابهها اغلب کثیف و در بیشتر آنها خزینه را باز گذاردهاند و ماهها آب خزینه تعویض نمیشد و متاسفانه از طرف بهداری شهرداری توجهی به این موضوع حیاتی نمیشد و صاحبان گرمابهها برای خاطر نفع زیادتر، باعث مرگ و میر اشخاص میشدند از سوی دیگر گرانی زغال و کمبود آن در بازار نیز باعث میشد که گرمابهداران توجه زیادی به تعویض زود به زود اب خزینه توجهی نکنند. (پارس،1330، 1133/4)
برای مقابله با بیماریهای شایع توصیههای بهداشتی مانند استفاده از دوش، مسدود نمودن خزینههای قبلی، تعویض ماهیانه آب حمامها، جلوگیری از ورود افراد بیمار به حمام اجرا میشد (مرکز اسناد ملی ایران، ش س 243 -47304/34). در سال 1322ش آمار مبتلایان به بیماری تیفوس 459نفر در سال 1323 تعداد 135نفر بود. (روزنامه پارس،1324، 313/2)
علاوه بر تیفوس بیماری تراخم یکی دیگراز بیماریهای ناشی از کمبود آب است که نوعی عفونت مزمن چشم و از رایج ترین علل عفونی نابینایی است.
این بیماری به علت استفاده از آبهای آلوده، عدم رعایت بهداشت فردی، دفع نامناسب زباله و فضولات ، تماس نزدیک با حیوانات و فضولات حیوانی، استفاده از حمامهای عمومی با خزینههای مملو از کثافات و میکروب به وجود میآید که در سالهای قبل از لولهکشی آب شیراز تعداد زیادی از مردم و پزشکان را دچار سختی و دردسر ساخت. در سال 1313 تعداد 15نفر، در سال 1314 تعداد 622نفر، در سال 1318 تعداد 23 نفر (مرکز اسناد ایران، ش س: 2352-350/299- همان، ش س: 2352-350/70- همان، ش س: 38366-293/3) درسال 1331ش 135 نفرمبتلا به بیماری تراخم بودند (روزنامه پارس، 1331، ش 1312/2)
بیماری دیگر، بیماری پیوک است که اهالی شیراز نیز به دلیل عدم دسترسی به آبهای پاکیزه و بهداشتی به وفور با این بیماری دست به گریبان بودند. از نظر آب آشامیدنی سالم مردم سخت در مضیقه هستند و معمولاً سالی یکبار باران میبارد و آب این باران در آبانبارهای عمیق هدایت میکنند و تمام سال را از آب این مخازن میآشامند. در این آبهای راکد که بیش از یک سال در آبانبارها ماندهاند انواع انگلها و کرمها پرورش مییابد و با مصرف این آبها غالباً اهالی به بیماری خطرناکی به نام پیوک مبتلا میشوند یعنی کرمهایی مانند نخ ، زیر پوست بدنشان به وجود میآید که تولید درد شدیدی میکند و با عملی دشوار میتوان آنها را از بدن خارج کرد. راه مقابله و پیشگیری از ابتلا به این بیماری تصفیه و جوشاندن آب بود.(مرکز اسناد ایران، 891-350/8)
مالاریا یک بیماری عفونی است و از طریق انگل مالاریا که در بدن پشه آنوفل وجود دارد به انسان منتقل میشود. این پشه معمولاً در گودالها و باتلاقهای که دارای آب آلوده و راکد است، وجود دارند (علیجانی،1393، 60)
یکی از روشهای ضروری برای پیشگیری از مالاریا از بین بردن آبهای راکد برای جلوگیری از تخمریزی پشه مالاریا و استفاده از آفتکشهایی به نام د. د. ت است.
در سالهای مختلف شهر شیراز با این بیماری دست به گریبان است که مهمترین علت آن دفع غیر بهداشتی فاضلابها و آبهای الوده آب انبارها است چنان چه در سال 1313 ه.ش شیوع این بیماری گزارش شده است(مرکز اسناد، ش س 1770-293-98/14) آمار مبتلایان به مالاریا در سال 1322 ش 62 نفر وآمار متوفیان در سه ماه مرداد، شهریور و مهر سال 1330 در شیراز 1نفر و در ماههای مشابه سال 1331 صفر بوده است (همان، ش س: 033520-293/ 115، 116،117)
شیوع بیماریهای واگیر و عفونی و مرگ و میر فراوان در ادوار مختلف پزشکان را بر آن داشت که با اعلام این مطلب که عامل بسیاری از بیماریها آب آلوده است به صورت مؤکد مردم را به جوشاندن آب و عدم استفاده از آبهای آلوده وادارند. از این رو دسترسی به آب سالم و بهداشتی یکی از مهمترین نیازهای شهر شیراز بود. تلاش برای دستیابی به آب سالم و لوله کشی در زمانهای مختلف و افراد بسیاری از جمله تلاش کریمخان زند برای آوردن آب رکنی به شیراز، تلاش حسین خان صاحب اختیار در دوره قاجار برای انتقال آب شش پیر به شیراز با پیشرفت و موفقیت زیادی همراه نبود .در سال 1316ش. از آنجا که آب شیراز دارای املاح بود قنسولگری انگلیس در شیراز آبهای شیراز را آزمایش کرده و اعلام کرده بود که آب رکنآباد که در شمال شهر و تنگ الله اکبر جاری بود از همه آبها برای آشامیدن بهتر است. لذا کلیه ادارات و اشخاص متمکن از آب این چشمه استفاده میکردند و این موجب تجمع و ساعتها در نوبت ایستادن آنها میشد لذا در سال مذکور اعظام الوزراء دستور حفر چاهی عمیق در مقابل محل ستاد را داد. با احضار شبدیز به تهران، سپهر شهردار بعدی کار را دنبال کرد و با پایان کار حفر کار لولهگذاری از محل چاه تا چهار راه لطفعلی خان زند با لولههای اهدائی شرکت نفت ایران و انگلیس شعبه شیراز در سال 1317ش انجام پذیرفت و در سر چهار راه نیز منبع آبی ساخته شد و اطراف آن را شیرهای متعدد قرار دادند تا مورد استفاده قرار گیرد. با آزمایشی که قنسولگری از آب چاه به عمل آورد و آن را بهداشتیتر از آب رکنآباد اعلام کرد اقبال مردم نیز به این آب فراوان شد چرا که هم بهداشتیتر بود و هم طول مسافت آن از منازل مردم کمتر بود (اعظام قدسی،1342، 199) از این رو تنها اقدام عملی در جهت تامین آب آشامیدنی سالم و بهداشتی تلاش محمد نمازی در اقدام به لوله کشی آب شهر شیراز بود.
لوله کشی آب
در سال 1323 که محمد نمازی به شیراز بازگشت تصمیم گرفت بخشی از ثروت خود را در راه ایجاد یک مرکز طبی هزینه کند. پس از بررسی و مشورت با متخصصان متوجه شد که ریشه بسیاری از بیماریها در شهر شیراز ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با آب دارد. از آنجا که شهر شیراز دارای آب بهداشتی سالم نبود تصمیم گرفت آب را از طریق ایجاد یک سیستم لولهکشی به درب منازل شهروندان برساند.
محمد نمازی به منظور لوله کشی آب شیراز قراردادی را با محمدتقی گلستان شهردار شیراز منعقد کرد و به تصویب انجمن شهرداری شیراز رسانید که به موجب آن مقرر شد از محل عواید آب مبلغی را جهت استهلاک و مخارج پرسنلی و صدی دوازده بابت منافع شرکتی که با نام شرکت «سهامی بنگاه آب»تاسیس نموده بود برداشت نماید. نمازی در آغاز قرار بود که آب شش پیر را به شیراز منتقل کند اما با ممانعتی که محمد باقر خلیلی از انتقال این آب به عمل آورد برنامه بر این قرار گرفت که با حفر چاه عمیق نسبت به آبرسانی شهر اقدام گردد. نمازی مدتی بعد کلیه سهام شرکت را خود خریداری کرد و به حفر چاه و ساختن مخازن و لولهکشی اقدام کرد. مسئولیت بنگاه آب از سوی محمد نمازی در عهده پسرعمویش مهدی نمازی قرار گرفت و ابوالقاسم هوشمند که از قضات کشور بود و مدتی نیز ریاست ثبت فارس را اشت کارهای اجرایی آن را بر عهده داشت. کار حفر چاه و لولهگذاری از سوی بنگاه آب نیز بر عهده دو شرکت آمریکایی «الکساندر گیب» و «شرکت فلش»نهاده شد. نقشه کامل لولهکشی شهر نیز توسط چارلز کیندرسلی تهیه و مسیو اولیویه سمت مشاور فنی شرکت الکساندر گیپ و شرکاء را دالشت. با حفر ده حلقه چاه به عمق 85متر، آب هشت حلقه چاه آن که امکان استحصال یافت در دو مخزن که یکی در نزدیکی دروازه قرآن و دیگری در دامنه کوه آسیاب سه تائی و در ارتفاعات جلگه شهر ساخته شده بود ذخیره میشد. این دو مخزن یکی 5800000و دیگری 3000000 لیتر و جمعاً 8800000 لیتر آب را ذخیره مینمودند. آب این مخازن از طریق لولههای فولادی به قطر 12 اینچ به خیابانهای اصلی شهر برده شده و سپس به وسیله لولههای کوچکتر چدنی به کوچههای فرعی وصل میشد و مجوعاً بالغ بر 115 کیلومتر لولهگذاری بود.
لولهکشی شهر که برابر پیمان قرار بود تا پایان سال1329 پایان پذیرد و در فروردین 1330، آب در لولهها جاری شود. عملاً تا سال 1331 به طول انجامید و تا قبل از افتتاح رسمی آن در عصر روز جمعه 12 اردیبهشت 1331 در سفر 13 روزه شاه به شیراز، فقط تعدادی از متمکنین از آب مزبور بهرهمند بودند.
برابر گزارش محمدقلی قوامی شهردار شیراز، تا 7مهر 1331 تعداد 25 شیر عمومی برای استفاده مردم نصب شده بود و محلات جنوب شهر نیز فاقد لولهکشی آب بود. مدارس نیز فاقد آب بهداشتی لولهکشی بود لذا رئیس فرهنگ شیراز با سقاها قراداد بسته بود که آب تصفیه شده به آموزشگاهها برسانند (مدرس صادقی،50:1331) چون شهر قدیم شیراز کوچههای معوج و کم عرض وپست و بلندی دارد و لولهگذاری در آنها مستلزم هزینه و صرف وقت زیادی بود و از طرف دیگر ساکنین این قسمت از شهر بیشتر از طبقه بیبضاعت و یا کم بضاعت بودند و به همین جهت احتمال نمیرفت تقاضای اتصال و اشتراک بنمایند لذا مهندسین مشاور در طرح تفصیلی خود تصمیم گرفته بودند احتیاجات مردم این منطقه به وسیله نصب شیرهای عمومی تأمین شود ولی پس از آنکه لولهگذاری شروع شد ساکنین شهر قدیم گلهمند شده و علاقه شدیدی به لولهکشی منطقه خود ابراز داشتند و با توجه به اینکه ساکنان این منطقه حتی دسترسی به همان آبهای آلوده جاری نداشتند و غالباً مجبور بودند برای احتیاجات روزمره به وسیله سقا از آب آلوده و راکد آبانبارهای عمومی رفع احتیاج نمایند لذا مؤسس به احترام تمایلات ساکنین محلات قدیم بر آن شدند که لولهکشی شهر شیراز را از هر جهت کامل نماید و قسمت قدیم شهر را نیز از نعمت لولهکشی و آب تصفیه شده بهره مند سازد
نگاهی به آمار بیماریهای واگیر در سالهای قبل و بعد از لوله کشی آب شرب شیراز نشان میدهد که در پی اقدام دکتر محمد نمازی به لوله کشی آب شرب شیراز و تهیه آب بهداشتی و الزام مردم به استفاده از این آب رفته رفته بیماریهای با منشأ آب آلوده رو به کاهش نهاد که این امر هم در روزنامهها و هم در اسناد مربوط به مراکز درمانی و بهداشتی و شهرداری شیراز موجود است. در سال 1324 ه.ش آمار بیماریهای واگیردار شهر شیراز منتشر شد که بدین شرح است: تیفوس 3/18%؛ تیفوئید 2/8%، دیفتری 2/6%، آبله 5/2%، سرخچه 9/3% (روزنامه پارس،1324، 313/2)
پس از لوله کشی آب و در سال 1331ه.ش به خاطر استفاده مردم از آب بهداشتی و سالم در اختیار مردم قرار گرفت و از این رو آمار بیماریهای خطرناکی مانند ورم روده، اسهال، تیفوئید و پاراتیفوئید به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده بود (مرکز اسناد ملی ایران، ش س293- 33520/109-111) همچنین دکتر محمد نمازی در نامهای به روزنامه استخر در این باره چنین مینویسد: «آمار متوفیات بیماریهای اسهال و تیفوئید ده ماه سال 1330 قبل از اتصال خانهها به شبکه لوله و مقایسه آن با آمار متوفیات در ده ماهه سال 1331 بعد از اتصال که پیوست مرقومه شماره 808 مورخ هشتم اردیبهشت ارسال فرموده بودید رسید و با کمال خورسندی مطالعه شد؛ با وجود اینکه تا به حال فقط یک ثلث از مساکن شیراز به شبکه لوله متصل شدهاند معهذا تقلیل صدی چهل و یک در متوفیات از بیماریهای ناشیه از آن در این مدت کم خیلی رضایتبخش میباشد امیدوارم بعد از اینکه تمام هفت هزار خانهای که تقاضای اتصال دادهاند به شبکه متصل شدند متوفیات از امراض ناشیه از آب به میزان ناچیزی تقلیل یابد.
اینکه با کسب اطلاع از آقایان پزشکان از زمانی که آب تصفیه شده در اختیار اهالی قرار گرفته در قسمت بیماریهای جهاز هاضمه نیز بهبودی محسوسی حاصل شده و اکثر اهالی که به سوء هاضمه مبتلا بودند دیگر شکایتی ندارند موجب مزید خورسندی گردید. لازم است متذکر گردد برای اینکه امراض ساریه آب بیش از این تقلیل یابد باید از استعمال آب حوض برای شستن دست و رو و شستن ظرف خودداری بشود ولو اینکه آب حوض هم از آب لوله بوده باشد.
بنابراین خوبست اداره بهداری و اطباء کما هو به مردم شهر حالی و خاطرنشان کنند که اگر به سلامتی خود علاقهمندند آب حوض مصرف نکنند و مخصوصاً لازم است در هر خانهای که تیفوئید و اسهال پیدا میشود اطباء این نکته را به اهل خانه تذکر دهند. (روزنامه استخر،1332، 1548/1،2)
نتیجه
آب یکی از مهمترین دغدغههای بشر برای ادامه حیات است که علی رغم اهمیت و نقش چشمگیر آن در زندگی بشر در صورت آلودگی یکی از خطرناکترین تهدیدها برای زندگی انسان است. . شهر شیراز تا سال 1331 شمسی ازآب آشامیدنی سالم و بهداشتی برخوردار نبود. تا قبل از این تاریخ ، آب شرب و مصرفی شیراز به وسیله چشمه و چاه وقنات تأمین میشد که میتوانست منبع آلودگی و عفونت شود، زیرا این چشمهها و قناتها به صورت روباز به سمت شهر جریان داشت و امکان آلوده شدن آن به طرق مختلف (شستن لباس، دفع فضولات و.. ) فراهم بود. آبهای آلوده که به صورتهای مختلف(شرب، سبزیجات، میوهها، شربتها، استحمام و …) مورد استفاده قرار میگرفت و سالیانه عده زیادی از مردم را مبتلا ب بیماریهای مختلفی چون تیفوس، تیفوئید، وبا و … میکرد. با اقدام دکتر محمد نمازی در لولهکشی آب شرب شیراز و تهیه آب سالم و بهداشتی اهالی شیراز از این نعمت برخوردار شدند و در جریان این روند بهداشتمندی زندگى روزمره، لوله و شير آب جايگزين چاه و انبار و چرخ و دلو و بشكه و مشك و كوزه و سطل و طشت آب شد حمام هاى عمومى به تدريج متروك و دوش گرفتن در خانه متداول شد. به دنبال استفاده عموم اهالی از این آب بسیاری از بیماریهای عفونی و واگیردار در شیراز کاهش یافت و رفته رفته ریشهکن شدند.
منابع
ابن بطوطه(1337). سفرنامه(رحله ابن بطوطه). ترجمه محمد علی موحد. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
اعظام قدسی،حسن(1342). خاطرات من (روشن شدن تاریخ صد ساله. جلد دوم. تهران: چاپخانه حیدری.
حسینی فسائی، حاج میرزا حسن(1367) فارسنامه، تهران: انتشارات امیر کبیر
حیدری، سلیمان(2017). «بررسی علل شیوع وبا در شیراز در سالهای 1236 تا 1322 هجری قمری». فصلنامه پژوهش در تاریخ پزشکی، سال ششم، شماره4.
دهقاننژاد، مرتضی، لطفی، الهام (1389). «بیماری تیفوس، پیامد وقوع و گسترش جنگ جهانی دوم در ایران»، فصلنامه تاریخ روابط اجتماعی، سال دهم. شماره 35.
رایس، کلارا کولیور(1383) زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنان. ترجمه اسدالله آزاد. تهران: نشر کتابدار.
علیجانی، مهدی(1393). «چالشهای بهداشت عمومی در ایران عصر قاجار از دید سیاحان غربی»، فصلنامه تاریخ پزشکی، سال ششم، شماره هجدهم.
فرصت شیرازی،(1377)آثار العجم. تصحیح و تحشیه از منصور رستگار . تهران: امیرکبیر.
فیگوئرا، دن گارسیا داسیلوا(1363). سفرنامه دن گارسیا دسیلوا فیگوئروا. ترجمه غلامرضا سمیعی. تهران: نشر نو.
کنفچیان، علی. صبوری،زینب.(1391). بررسی پیشینه آب شرب شیراز از سال 1300 -1385 به روایت پیشکسوتان، کتب، مقالات و روزنامه های شیراز. شیراز: شرکت آب و فاضلاب شیراز.
مدرس صادقی، محمد.(1331) شیراز امروز، شیراز: چاپخانه مهرگان.
مقدسی، ابوعبدالله محدبن احمد (1361). احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم. ترجمه دکتر علینقی بهروزی. تهران: شرکت مولفان و مترجمان ایران.
موسوی نامی اصفهانی، میرزا محمد صادق (1317) تاریخ گیتی گشا در تاریخ زند. تصحیح و مقدمه سعید نفیسی. تهران: کتابفروشی و چاپخانه اقبال.
ندیم، مصطفی.(1395) بررسی سندی مربوط به واقعه حصبه سال 1322 شیراز. مجله مطالعات تاریخ پزشکی. شماره 2/5. شیراز دانشگاه علوم پزشکی شیراز
نیر شیرازی، عبدالرسول(1387). روزگار پهلوی اول. شیراز: دریای نور.
ویشارد، جان(1368) بیست سال در ایران. ترجمه علی پیرنیا. بیجا: انتشارات نوین.
روزنامه استخر، سال سی و پنج: شماره سی و پنج، 2/آبان/1331.
روزنامه استخر، سال سی و شش: شماره 1548، 4/تیر/1332.
روزنامه پارس، سال دوم: شماره 78، 12/خرداد
…………………، سال دوم: شماره 79، 15/خرداد/1322
——— سال دوم: شماره 125، 17/مهر/1322
———، سال دوم: شماره 127، 21/مهر/1322.
———، سال نهم: شماره 1133، 15/اردیبهشت/1330.
———، سال سی و پنج: شماره 1492، 1/خرداد/1331.
روزنامه جهان نما، سال بیست و یک: شماره 37، 7/تیر/1324.
مرکز اسنادملی ایران، شماره سند 293-12398.
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند 243 -47304.
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند 1770-293-98.
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند293- 33520.
مرکز اسناد ایران، شماره سند: 006535-293-98
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند 2352 -350/ 154
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند 033520-293/115،116،117
مرکز اسناد ایران، شماره سند686-293-98/ 3
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند 2352-350/299
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند 2352-350/154
مرکز اسناد ملی ایران، شماره سند (2352-350/70)
کلید واژه : لوله کشی آب، شیوع بیماری، شیراز، تیفوئید، تیفوس، وبا.
نویسندگان : مصطفی ندیم ، سلیمان حیدری ، زینب خسروجردی
منتشر شده در”مجله ی تاریخ پزشکی” در بهار 1399